تقدیم به حضرت معصومه (س)
برابر هم، کنار حرم
تو مات منی، نشسته به غم
منی که گرفت، صدا و دلش
سرشته ز بغض، تمام گلش
نمانده دگر هوای نفس
جدا زتوام ، درون قفس
به بغض صدا، به اشک نظر
به لرزه ی پا، به سوز جگر
به رعشه ی آه ، به صولت درد
ببین که چگونست ، شکسته ی مرد
کنون که امیر، به خاک تو است
حواله ی او به کس نفرست
"امیر" آبان 92 شهر مقدس قم