او مست و من خراب، شوریده بی شراب
داروی درد من، رویای بی سراب
سبحانک اللطیف، انا لظالمون
ماذا؟ لما هدف؟ ننسیتک الحساب!
او مست و من خراب، شوریده بی شراب
داروی درد من، رویای بی سراب
سبحانک اللطیف، انا لظالمون
ماذا؟ لما هدف؟ ننسیتک الحساب!
تقدیم به مولانا علی بن موسی الرضا المرتضی
با اجازه از ادیب عشق
امشب به رویا می زنم در چشم هایت
دل را به دریا می زنم در چشمهایت
من کیستم؟ یک مرغ دریایی عاشق
تن را به سودا می زنم در چشمهایت
جان داده ام جانان من جانی دگر ده
بر زیر عیسی میزنم در چشمهایت
من هم یکی از آن هزاران موج سر مست
خود را اگر جا میزنم در چشمهایت
خورشید در خورشید در خورشید در تو...
منظومه را تا میزنم در چشم هایت
مجنون بی لیلای هر افسانه گشتم
منظومه را تا میزنم در چشمهایت
در چشمهایت مدین العشاق پیداست
امشب به رویا میزنم در چشم هایت